سروده های عاشقانه (اشعار, متن, دوبیتی, خاطره, داستان,پیام و عکس های عاشقانه) آخرین مطالب
نويسندگان جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: :: نويسنده : رومینا زاهد
لحظه طلوع خورشید لحظه طلوع عشق و محبتت در قلبم است. لحظه غروب که می رسد، لحظه ای است که دلم میخواهد در کنارت باشم. و آنگاه که خورشید آرام آرام می رود و آسمان تاریک می شود ، به عشق تو به انتظار مینشینم تا ستاره ها بیایند و به یادت به آسمان پر ستاره خیره شوم. و این است زندگی من … لحظه به لحظه به یاد تو هستم و لحظات زندگی را به عشق تو سپری میکنم . تو همه زندگی ام هستی ، این زندگی تنها با تو شیرین است . احساس آرامش میکنم ، زیرا لحظه های سرد زندگی ام دور از تو اما به یاد تو سپری میشود. طلوع کن ای خورشید ، من یک عاشقم ، طلوع کن ، من همینم که بوده ام… طلوع کن ببین من عاشق را ، که از همگان مجنون ترم . اگر میخواهی با ما نباشی غروب کن ، زیرا غروب عشق هم برای ما زیباست . شب و روز ، طلوع یا غروب برای من فرقی ندارد ، من همیشه عاشقم. همیشه به یاد عشق هستم ، و این است حال و هوای داشتن تو… این است زندگی من ، تنها یاد تو ، ذکر نام تو و عشق تو سهم من از طلوع تا غروب خورشید است. خیلی زیباست این لحظه های تو را داشتن… خوشبختم زیرا در این روزهای شیرین زندگی با تو هستم و تو را دارم. همه چیز برایم زیباست ، خورشید و ماه که به آسمان می آیند تو را میبینم ، اگر خورشید نباشد و آسمان ابری باشد در لابه لای ابرهای سفید تو را میبینم . اگر شب شود و مهتاب نباش ، باز تو را میبنم، چقدر تو درخشانی… محال است که روزگار بتواند تو را از من بگیرد ،مثل کوه روبروی تو ایستاده ام ای چشمه همیشه جوشانم. ای سرنوشت ، با ما کاری نداشته باش که بدجور دیوانه ام ، اگر بخواهی او را از من بگیری روزگارت را سیاه میکنم ! بیا و با ما مدارا کن ،چرا نمیفهمی ؟ منم ، همان مرد همیشه عاشق . و این است حال و هوای داشتنت ، با همه نامهربان ، با خورشید و فلک نامهربان ، با سرنوشت و زندگی نامهربان ،اما با تو همیشه مهربان نظرات شما عزیزان: تبسم
![]() ساعت17:50---6 اسفند 1390
سلام خدمت تمام تان.
بمن بیاموز بسیار زیبا است. سلامت باشید پيوندها
|
|||||||||||||||||||||||||||
![]() |